loading...
خانواده میری
سید محمد مهدی میری بازدید : 25 پنجشنبه 21 فروردین 1393 نظرات (0)

چهارشنبه بود و من خوشحال بودم که آخر هفته است و تعطیلات رسیده و تمام فکرم این بود

مدرسه تعطیل شد و ما همه با خوشحالی از مدرسه خارج شدیم

من سرویس دارم و همیشه باید منتظر سرویس باشم

دوست من هم همراهم بود و با هم صحبت می کردیم که آقای فرزاد فرزین از کنارم رد شد

اصلا باور نمی کردم

من به دوستم گفتم:سهیل این فرزاد فرزین بود اما اون باور نمی کرد و می گفت خیلی شبیه به فرزاد فرزین بود

من همینطور به فرزاد خیره شده بودم که دیدم پشت سرم جمعیتی می آیند

بله تمام 258 نفر مدرسه بود و از فرزاد فرزین امضا می خواستند

من هم دست به کار شدم و سریع برگه ای از دفترم برداشتم با یک خودکار

همینطور به سمتش می دویدم و به جمعیت اضافه شدم

به همه امضا می داد و نوبت من شد که امضا بگیرم

فرزاد فرزین به من گفت: اسمت چیه؟

باور نمی کردم ولی گفتم:محمد

و او گفت:آقا محمد گل

بالاخره ازش امضا گرفتم و به سمت سرویس دویدم

باورم نمی شد که من هم از فرزاد فرزین امضا گرفته باشم

عکس امضا در زیر موجود است:

امضا فرزاد

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 6
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 17
  • بازدید امروز : 20
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 20
  • بازدید ماه : 20
  • بازدید سال : 25
  • بازدید کلی : 1,306
  • کدهای اختصاصی